جدول جو
جدول جو

معنی مشحون کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مشحون کردن
انباشتن آگندن آکندن پر کردن پرکردن انباشتن
تصویری از مشحون کردن
تصویر مشحون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مشحون کردن
پر کردن، انباشتن، سرشار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ نَ / نُو کَ دَ)
چون مشک خوشبوی ساختن:
شیراز مشکین میکندچون ناف آهوی ختن
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می برد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از مسحور کردن
تصویر مسحور کردن
جادو کردن، فریفتن جادو کردن سحر کردن، فریفته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقرون کردن
تصویر مقرون کردن
نزدیک کردن بهم پیوستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفتون کردن
تصویر مفتون کردن
ویا پانیدن شیفته کردن
فرهنگ لغت هوشیار
سر گرم کردن، به کار وا داشتن، باز داشتن بکاری سرگرم کردن بکار واداشتن، بازداشتن منصرف کردن (با از آید) : زد تیغ قهرو قاهری برگردن دیو و پری کورا ز عشق آن سری مشغول کردند از قضا. (دیوان کبیر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدهون کردن
تصویر مدهون کردن
چرب کردن، پوست پیراستن چرب کردن روغن مالیدن، دباغی کردن (پوست)
فرهنگ لغت هوشیار
گرد آوردن با کسی گرد آوردن (روز قیامت) : خدا او را با پیغمبر ص محشور کند، معاشر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
به خاک سپردن، نهان کردن: زیر خاک زیر خاک کردن در گور نهادن جسد: بعد ازان درمان چشمش چون کنم زنده خود را زین مگر مدفون کنم. (مثنوی)، در زیر خاک پنهان کردن گنجینه و غیره: خزانه لالی و جواهر غیب را در این دریا مدفون کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب کردن
تصویر مشروب کردن
((~. کَ دَ))
آب دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدفون کردن
تصویر مدفون کردن
به خاک سپردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متحول کردن
تصویر متحول کردن
دگرگون کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
مشغولٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
Engross, Preoccupy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
absorber, préoccuper
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
поглощать , занимать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
סַפָּג , להעסיק
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
absorver, preocupar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
মগ্ন করা , ব্যস্ত করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
محو کرنا , مشغول کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
หมกมุ่น , ทำให้ยุ่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
kuzama, kuhusisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
引き込む , 夢中になる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
吸引 , 使...忙碌
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
몰두하다 , 몰두하게 하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
pochłaniać, zajmować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
ilgisini çekmek, meşgul etmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
menyerap, mengganggu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
व्यस्त करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
assorbire, preoccupare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
fesseln, beschäftigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
absorber, preocupar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
absorberen, bezighouden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشغول کردن
تصویر مشغول کردن
поглинати , займати
دیکشنری فارسی به اوکراینی